تسلیت


شهادت مظلومانه حضرت زین العابدین را به تمام شیعیان دنیا تسلیت عرض میکنم

داستانی در مورد حضرت امیر المومنین علی (ع)


یا علی (ع) تو که بودی...


براى پیامبر خدا صلى الله علیه و آله دو شتر بزرگ آوردند. حضرت به اصحاب فرمود:

آیا در میان شما کسى هست دو رکعت نماز بخواند که در آن هیچ گونه فکر دنیا به خود راه ندهد، تا یکى از این دو شتر را به او بدهم .

این فرمایش را چند بار تکرار فرمود. کسى از اصحاب پاسخ نداد. امیرالمؤ منین علیه السلام به پا خواست و عرض کرد:

یا رسول الله ! من مى توانم آن دو رکعت نماز را بخوانم .

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:

بسیار خوب بجاى آور!

امیرالمؤ منین علیه السلام مشغول نماز شد، هنگامى که سلام نماز را داد جبرئیل نازل شد، عرض کرد:

خداوند مى فرماید یکى از شترها را به على بده !

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

شرط من این بود که هنگام نماز اندیشه اى از امور دنیا را به خود راه ندهد. على در تشهد که نشسته بود فکر کرد کدام یک از شترها را بگیرد.

جبرئیل گفت :

خداوند مى فرماید:

هدف على این بود کدام شتر چاقتر است او را بگیرد، بکشد و به فقرا بدهد، اندیشه اش براى خدا بود. نه براى خودش بود و نه براى دنیا.

آنگاه پیامبر صلى الله علیه و آله به خاطر تشکر از على علیه السلام هر دو شتر را به او داد. خداوند نیز در ضمن آیه اى از آن حضرت قدردانى نموده و فرمود:

((ان فى ذالک لذکرى لمن کان له قلب او القى السمع و هو شهید))

سپس رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:

(هر کس دو رکعت نماز بخواند و در آن اندیشه اى از امور دنیا به خود راه ندهد، خداوند از او خشنود شده و گناهانش را مى آمرزد.)

پخش مستقیم حرم آقا امام حسین (ع)

دوستان با کلیک بر ایکون زیر میتونین حرم آقاتون رو به صورت مستقیم ببینید




التماس دعا

با تشکر از

دوست خوبم سعید


حدیث از امام حسین

- قومی خدای را نیایش می کنند بامید پاداش، این عبادت بازرگانانست، و گروهی

بندگی می کنند از ترس، این نوع بندگی خاص بردگانست، و مردمی خدا را ستایش

می کنند از باب سپاس نعمتهای او، این روش آزادگانست



امام حسین (ع)

برخورد امام حسین و حر بن ریاحی در روز عاشور

شهید والا قدر عاشورا.حر از خاندانهاى معروف عراق و از رؤساى کوفیان بود.

به درخواست ابن زیاد، براى مبارزه با حسین «ع» فراخوانده شد و به سرکردگى هزار سوار برگزیده گشت .

گفته‏اند وقتى از دار الأماره کوفه، با مأموریت بستن راه بر امام حسین «ع» بیرون آمد، ندایى شنید که: اى حر! مژده باد تو را بهشت... در منزل «قصر بنى مقاتل» یا «شراف» ، راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوى کوفه شد.

کاروان حسینى را همراهى کرد تا به کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد .حر وقتى فهمید کار جنگ با حسین بن على «ع» جدى است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین «ع» و جبهه حق پیوست.

توبه کنان کنار خیمه‏هاى امام آمد و اظهار پشیمانى کرد، سپس اذن میدان طلبید.این انتخاب شگفت و برگزیدن راه بهشت بر دوزخ، از حر، چهره‏اى دوست داشتنى و قهرمان ساخت.حر با اذن امام به میدان رفت و در خطابه‏اى مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین «ع» توبیخ کرد.

چیزى نمانده بود که سخنان او، گروهى از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده از جنگ با سید الشهدا منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد.نزد امام بازگشت و پس از لحظاتى دوباره به میدان رفت و با رجز خوانى، به مبارزه پرداخت و پس از نبردى دلیرانه به شهادت رسید.رجز او چنین بود:


انى انا الحر و مأوى الضیف

اضرب فى اعناقکم بالسیف

عن خیر من حل بأرض الخیف

اضربکم و لا أرى من حیف


که حاکى از شجاعت او در شمشیر زنى در دفاع از سید الشهدا و حق دانستن این راه بود.
حسین بن على «ع» بر بالین حر حضور یافت و خطاب به آن شهید، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزاده‏اى، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت!
«انت الحر کما سمتک أمک، و انت الحر فى الدنیا و انت الحر فى الآخرة» و دست بر چهره‏اش کشید.
 امام حسین «ع» با دستمالى سر حر را بست.پس از عاشورا بنى تمیم او را در فاصله یک میلى از امام حسین «ع» دفن کردند، همانجا که قبر کنونى اوست، بیرون کربلا در جایى که در قدیم به آن «نواویس» مى‏گفته‏اند.
 نقل است شاه اسماعیل صفوى قبر حر را گشود و پیکرش را سالم یافت، چون خواست پارچه‏اى را که بر سرش بسته بود باز کند، خون جارى شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبه‏اى ساختند.


سرگذشتهاى مربوط به حر و نقش او در حادثه کربلا، از نخستین بر خوردش با کاروان سید الشهدا، سپس توبه‏اش و پیوستن به جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهیدان، در همه مقتلها و کتابهاى تاریخ عاشورا نگاشته شده است و توبه او شاخص‏ترین بخش نورانى زندگى اوست.